من از East Coast کانادا به BC نقل مکان کرده ام و اینها بزرگترین یافته های من بعد از 2 سال است

دو سال پیش تصمیم گرفتم زندگی‌ام را جمع کنم و از New Brunswick به ونکوور نقل مکان کنم، و به نوعی شریکم را متقاعد کردم که با این طرح موافقت کند، ولی حالا من یک بار دیگر همه چیز را جمع و جور می کنم، اما این بار برای بازگشت به خانه.

من فقط یک خاطره ضعیف از پیاده شدن از هواپیما و رانندگی به سمت شهری ناآشنا دارم، زیرا فقط در عرض دو سال، علیرغم جابجایی های زیاد ما در این استان، از ونکوور گرفته تا Whistler، تا Pemberton، واقعاً توانسته ام احساس خانه داشته باشم. ما در چند منطقه مختلف بریتیش کلمبیا ساکن شده‌ایم، بنابراین موفق شدم چیزهای زیادی ببینم.

اکنون کاری را انجام می دهم که مردم در مواجهه با یک تغییر بزرگ زندگی انجام می دهند، یادآوری خاطرات.

از موارد عملی مانند پول گرفته تا بحث‌های ساده درباره بهترین مسرهای پیاده‌روی‌، فهمیدم قبل از حرکت به سمت غرب، اطلاعات کمی در مورد زندگی در این منطقه داشتم.

شما بیشتر از آن چیزی که فکر می کنید خرج خواهید کرد

واقعیت این است که جابجایی به طور کلی گران است، اما سفر برون منطقه ای یک تلاش پرهزینه است. من مقدار زیادی لباس اهدا کردم، اثاثیه ام را فروختم، و هر چیزی که می توانستم از آن جدا شوم را به دوستانم هدیه دادم. علی‌رغم تلاش‌های من، ما هنوز مجبور بودیم هزاران دلار بپردازیم تا همه وسایلمان را از East Coast به West Coast برسانیم.

از آنجا، صورتحساب همچنان بالا می‌رفت. اجاره به همان اندازه گران است که مردم درباره آن به شما هشدار می دهند، و یافتن مسکن یک چالش منحصر به فرد است. در دفاع از بریتیش کلمبیا، ما ونکوور را در طول سال اول زندگی‌مان انتخاب کردیم و سپس به Whistler، که دو مکان بسیار گران هستند، نقل مکان کردیم.

به این مورد قیمت‌های شگفت‌انگیز بنزین و هزینه‌های گزاف خواربار فروشی را اضافه کنید، و شما باید تنظیمات بزرگی را در بودجه ماهانه خود انجام دهید.

هنگامی که ما به این منطقه نقل مکان کردیم همچنین می خواستیم همه چیز را ببینیم. سفرهای جاده‌ای برای پیاده‌روی ‌های خارج از شهر، نفس ما را بند می‌آورد، هزینه ی سوخت نیز همینطور. ماجراجویی‌های به یاد ماندنی در جزیره ونکوور با هزینه بلیط کشتی و اجاره محل کمپینگ تمام می شد که معمولاً ارزان نیستند.

من از هزینه هایی که کردم پشیمان نیستم، اما مطمئناً چیزی است که هنگام نقل مکان برای آن کاملاً آماده نبودم.

اینجا یک استان بزرگ است

شما می توانید سال ها را صرف کاوش در B.C. کنید و هنوز هم تنها برشی از آنچه در داخل مرزهای آن نهفته است را می بینید.

رشته کوه های Canadian Rockies، یک بیابان کامل، و سپس شهرهای بی شمار در کنار اقیانوس همه در یک استان قرار دارند. چیزهای زیادی برای دیدن وجود دارد.

برخی از نقاط مورد علاقه من Manning Park، بخشی از مسیر Juan de Fuca، Salt Salt Island، Panorama Mountain Resort و البته Tofino بود.

با وجود اینکه کارهای زیادی انجام دادیم، من هنوز آرزوی سفر به Haida Gwaii، یک تور تست شراب در Okanagan و بازدید از Great Bear Rainforest را دارم.

شما مجبور هستید ماجراجویی‌های خود را انتخاب کنید، زیرا پول، کار و مسئولیت‌ها وجود دارد، و انجام این کار در B.C دشوار است.

چیزهای بسیار بیشتری در B.C وجود دارد، نه فقط ونکوور

بسیاری از مردم از جمله خود من دو سال پیش زمانی که قصد بازدید از West Coast را دارند فقط به ونکوور فکر می کنند. و من متوجه شدم، شما یک شهر شلوغ، جاذبه های توریستی و غذا خوردن در بهترین رستوران ها می خواهید.

BC چند شهر بزرگ برای انتخاب دارد و ونکوور اولین توصیه در لیست من نیست. این یک شهر عالی است، اشتباه نکنید، اما فکر می کنم شهرهای دیگری مانند ویکتوریا به طور جدی نادیده گرفته می شوند.

سپس شما تمام شهرهای کوچک و جوامع پراکنده در سراسر استان بزرگ را خواهید داشت که صادقانه زیبایی ونکوور را کنار می زنند. و این عجیب است زیرا ونکوور به طور جدی خیره کننده است.

بزرگترین توصیه من به کسی که به غرب می رود این است که تا آنجا که ممکن است کاوش کند. در اطراف رانندگی کنید، سوار کشتی شوید و تا حد امکان ببینید و تمام وقت را در ونکوور سپری نکنید.

خیلی وابسته به فضای باز است

با گفتن اینکه West Coast حال و هوای بیرونی دارد، چیز جدیدی را فاش نمی‌کنم، اما واقعاً از تفاوت زندگی در آنجا شوکه شدم.

East Coast سهم مناسبی از کمپینگ‌ها و کوهنوردان دارد، اما تعطیلات آخر هفته در West Coast فعال‌تر احساس می‌شود. من در یک آخر هفته در Whistler پدل بوردهای بیشتری نسبت به آنچه قبلا در کل زندگی ام دیده بودم، دیدم.

هنگامی که شما توسط آن نوع طبیعت خارق‌العاده احاطه می‌شوید، قطعاً برای بیرون رفتن بیشتر شوق دارید. من عاشق دیدن دریاچه های پر از قایق سواران، پیاده روی های پر از مردم خندان و کمپینگ های مملو از خانواده بودم. داشتن چنین حس اجتماعی در هنگام بیرون رفتن بسیار شگفت انگیز بود.

شما به حیات وحش عادت می کنید

در اولین پیاده روی ام در B.C. هر پنج ثانیه یک بار با نگرانی اسپری خرس را چنگ می زدم و از بالای شانه ام پشت سرم را نگاه می کردم. همانطور که می توانید تصور کنید، خیلی لذت بخش نبود. زیرا به هشدارهای والدینم در مورد گریزلی‌های بزرگ فکر می‌کردم و از جنگل می ترسیدم.

البته، من هنوز اسپری خرس خود را در پیاده روی همراه می برم، اما تعجب کردم که چقدر سریع به تهدیدات مختلف حیات وحش در غرب عادت کردم. شاید قرار گرفتن در معرض آنها بود که باعث راحتی خیالم شد، زیرا من تقریباً هر روز در بهار امسال یک خرس را می دیدم که در Whistler زندگی می کرد.

من واقعاً عاشق دیدن خرس‌ها، در فاصله‌ای مطمئن شدم، و این یکی از جالب‌ترین تفاوت‌ها در مورد زندگی در غرب بود.

کارهای زیادی برای انجام دادن وجود دارد

زندگی در East Coast بسیار کندتر است. بسیاری از اوقات این یک موهبت است، اما دلم برای کارهایی که می توانستم در بریتیش کلمبیا انجام دهم تنگ خواهد شد.

شما به برخی از سوررئال‌ترین مسیرهای پیاده‌روی در جهان، به‌علاوه برخی از بهترین رستوران‌های ونکوور در آستانه خانه خود دسترسی دارید. آرامش طبیعت و سرزندگی شهرهای بزرگ را در یک جا می بینید.

هیچ ساحلی “بهترین ساحل” نیست

مردم می گویند: پس بهترین ساحل کدام ساحل است؟ اما این سوال واقعاً بی پاسخ است.

هیچ پاسخ درستی وجود ندارد، زیرا واقعیت این است که فقط به نظر شما بستگی دارد. East Coast ساده تر است و زیبایی های خاص خود را برای ارائه دارد، با جوامع کوچک در کنار دریا، اما West Coast برای همیشه یکی از مکان های مورد علاقه من روی زمین خواهد بود.

برای من، وقت آن است که به شرق برگردم، زیرا غرب هر چقدر هم که جذاب باشد، مانند خانه خودم نمی شود.